آرایش عجیب کهکشان راه شیری ممکن است ماده تاریک را تضعیف کند
تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۱۹۲۶۰۷
ایتنا - دانشمندان احتمالاً توانسته باشند توزیع اسرارآمیز کهکشانهای اقماری کوچک در اطراف کهکشان راه شیری را توضیح دهند؛ کهکشانهایی که مدتهاست اخترشناسان را متحیر کردهاند – اگرچه همه موافق این توضیح نیستند.
کهکشان راه شیری توسط کهکشانهای کوتوله کوچکتر از خودش احاطه شده است.
به گزارش ایتنا و به نقل از اسپیس، مدل معمولی رشد کهکشانها میگوید که این کهکشانهای کوچک توسط هالهای از ماده تاریک به دام افتادهاند؛ مادهای که دانشمندان نمیتوانند ببینند اما بهنظر میرسد که جهان را شکل میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سپس کهکشانهای کوتوله گرد هم آمدند تا کهکشانهای بزرگتری تشکیل دهند، و کوتولههایی که امروز میبینیم، بقایای این فرآیند هستند.
ولی اگر چنین باشد، ستارهشناسان انتظار دارند که کهکشانهای کوتوله باقیمانده، بهطور تصادفی (بختانه) در اطراف هالهٔ مادهٔ تاریک راه شیری پراکنده شوند.
اما بهنظر میرسد که آنها محدود به صفحهای هستند که از کهکشان ما با یک زاویه عبور میکند؛ بهعبارت دیگر، یک چیز مورد شگفتانگیز که درک ما از جهان تحت سلطهٔ مادهٔ تاریک را تحت تأثیر خود قرار میدهد.
اکنون ستارهشناسان به رهبری تیل ساوالها از دانشگاه هلسینکی فنلاند، توضیحی ارائه کردهاند. آنها با استفاده از اندازهگیریهای مأموریت گایا مربوط به آژانس فضایی اروپا در مورد نحوهٔ حرکت کهکشانهای ماهوارهای در آسمان، مسیر حرکت کهکشانهای ماهوارهای به جلو و عقب در طی زمان را محاسبه کردند.
آنها با انجام این کار، دریافتند که کهکشانهای ماهوارهای در گذشته در یک راستا نبوده و در آینده هم نخواهند بود – بلکه صفحهای که اکنون در آن هستند، فقط یک ترتیب بختانه، شانسی و موقت است.
کارلوس فرِنک (یک کیهانشناس در دانشگاه دورهام در بریتانیا و یکی از اعضای این گروه پژوهشی) در اینباره میگوید: «اگر به سرعت کهکشانهای اقماری امروز نگاه کنید، در امتداد یک صفحه حرکت میکنند، اما کاری که ما انجام دادیم واقعاً جدید و هیجانانگیز است: پیشبینی اینکه مدار آنها در یک میلیارد سال آینده به کجا خواهد رفت».
آنها بهطور اتفاقی امروز در این صفحه هستند. البته این قرارگیری، شانسی و بختانه است و یک میلیارد سال یا کمتر این صفحه را ترک خواهند کرد.
اگرچه بهنظر میرسد احتمال اینکه ما همزمان با کهکشانهای اقماری در یک صفحه قرار بگیریم بسیار اندک است، اما شرایط تصادفی و بختانگی در هر حال رخ میدهند. بهعنوان مثال، میتوانیم بگوییم حلقههای زحل جوان هستند و این واقعیت که ما نیز همزمان با این حلقهها وجود داریم، یک امر تصادفی و بختانه است.
یکی دیگر از اتفاقات بعید، توانایی ماه زمین در مسدود کردن نور خورشید برای رسیدن به زمین است که دقیقاً به اندازه کافی باعث خورشیدگرفتگی کامل بشود. از آنجایی که ماه آرامآرام در حال دور شدن از زمین است، در آینده در آسمان آنقدر کوچک خواهد بود که نخواهد توانست نور خورشید را کاملاً مسدود کند.
با این حال، اکنون ما بهطور تصادفی و بختانه در این شرایط هستیم تا شاهد خورشیدگرفتگی کامل باشیم.
اما این نوع استدلال نمیتواند همه را متقاعد کند. برای مثال، مارسل پاولوفسکی (ستارهشناس مؤسسه اخترفیزیک لایبنیتس در آلمان که در این تحقیق شرکت نکرده)، در مورد بختانگی بودن این همترازی تردید دارد.
او میگوید: «چرا ما اکنون و در این زمان ویژه که کهکشانهای ماهوارهای این توزیع را دارند باید اینجا باشیم؟ هیچ دلیل واقعیای برای آن وجود ندارد».
گفتنی است وجود صفحه کهکشانهای اقماری نیز پیشبینی مهمی از «دینامیک نیوتنی اصلاحشده» یا MOND بهشمار میرود که با نظریهٔ مادهٔ تاریک در رقابت تنگاتنگ قرار دارد.
ستارهشناسان برای توضیح کهکشانهایی که با وجود اینکه گرانش آنها برای حفظ آنها بسیار کم بهنظر میرسد اما همچنان در کنار هم میمانند، ماده تاریک را کشف کردند.
این در حالی است که MOND میگوید ماده تاریک وجود ندارد و آنچه ما بهعنوان گرانش اضافی میبینیم، ناشی از تغییر گرانش نیوتنی در شتابهای پایین است؛ مثل ستارگانی که به دور کهکشانها میچرخند یا کهکشانهای اقماری که به دور راه شیری میگردند.
بنابر نظریهٔ MOND، کهکشان راه شیری و کهکشان آندرومدا به احتمال زیاد نزدیک به ۸ میلیارد سال پیش با هم روبهرو شدهاند.
در این حالت، گرانش کهکشان آندرومدا باید موادی را از کهکشان راه شیری کنده و چیزی ایجاد کرده باشد که اخترشناسان آن را «دُم جزر و مدّی» مینامند؛ همانطور که در فعل و انفعالات کهکشانهای دیگر نیز میبینیم.
به گزارش ایتنا، موند استدلال میکند که گاز و ستارگان در این دم جزر و مدی میتوانند در دستهای از کهکشانهای کوتوله با خط سیر کهکشان راه شیری که از رویارویی آن با کهکشان آندرومدا آمدهاند، ترکیب شوند.
اگر چنین فرضیهای درست باشد، همین روند میبایست در اطراف کهکشان آندرومدا و همچنین کهکشان راه شیری، صفحهای از کهکشانهای اقماری را تشکیل میداد.
آنگونه که پیداست، کهکشان آندرومدا نیز دارای یک صفحهٔ اقماری است؛ همچون چندین کهکشان مجاور دیگر از جمله قنطورس A، که هنوز در اثر یک برهمکنش و ادغام کهکشانی که حدود ۲ میلیارد سال پیش رخ داد، در حال چرخش است.
اما فرنک میگوید که با توضیح MOND در زمینهٔ همراهان کهکشان راه شیری مخالف است. او میگوید: «بعد از اینکه در اطراف کهکشان راه شیری، صفحهٔ کهکشانهای اقماری را پیدا کردیم، مردم بهدنبال صفحههایی در اطراف دیگر کهکشانها رفتند و با معیارهای کاملاً متفاوت آنها را تعریف کردند.
واقعاً باید سخت کار کنید و برخی از این کهکشانهای اقماری را در آن صفحات بگنجانید، اما برای درست بودن تعریف این ساختار، برخی دیگر را بیرون بیاندازید. حتی اگر این را هم در نظر بگیریم، در شبیهسازی کهکشانهای دارای مادهٔ تاریک سرد، گنجاندن صفحهای متشکل از کهکشانهای اطراف کهکشان آندرومدا امری معمول است».
گفته میشود با اینکه شبیهسازیها همه به خوبی کار میکنند، اما نکتهٔ اصلی و کلیدی، دادههای مشاهدهای است. گایا حساسترین ابزار ما برای اندازهگیری موقعیت و حرکت مناسب ستارگان و کهکشانها در فضا است.
پاولوفسکی اظهار میدارد: «دادههای گایا بسیار خوب هستند؛ اما باز هم برخی از عدم قطعیتها وجود دارند».
او پیش از این، حرکات کهکشانهای اقماری را نه تنها با دادههای گایا، بلکه با اندازهگیریهای تلسکوپ فضایی هابل برای ارزیابی دقیقتر اندازهگیری کرده بود. وی اینچنین اظهار تأسف میکند: «به دلایلی، اندازهگیریهای هابل در این مطالعه تا حد زیادی نادیده گرفته شدهاند».
آیا عدم قطعیتهای گایا واقعاً میتوانند برای نتیجهگیری نادرست کافی باشند؟ پاولوفسکی این امر را با دستهای از تیلهها مقایسه میکند که همگی در یک خط کامل میغلتند، همه در یک جهت و بدون سرعت مماسی از مسیرشان دور میشوند.
به گزارش ایتنا، اگر حرکت تیلهها را اندازهگیری کنید اما در عین حال دقت اندازهگیری سرعت مماسی آنها حتی مقدار کمی عدم قطعیت داشته باشید و سپس اندازهگیریها و عدم قطعیتهای آنها را بهصورت بلادرنگ پیشبینی کنید، این پیشبینی که تیلهها به مرور زمان پراکنده میشوند، اشتباه خواهد بود.
در مجموع، نظریهٔ ماده تاریک سرد هنوز هم نظریهٔ پیشتاز است و شواهد هرچه بیشتری برای آن وجود دارد؛ اگرچه حامیان MOND میگویند که با توجه به تفاوت در میزان بودجه صرفشده برای تحقیقات پیرامون مادهٔ تاریک در مقایسه با MOND این امر چندان هم تعجبآور نیست.
از سوی دیگر، MOND نیز در چند مورد توضیح درستی ارائه داده است؛ مانند پیشبینی شتاب اندازهگیریشده در منحنیهای چرخش کهکشانها.
با این وجود، در نهایت نظریهپردازان مادهٔ تاریک از این نتیجهٔ جدید خوشحال هستند. فرنک در پایان میگوید: «ما توانستیم یکی از چالشهای اصلی نظریهٔ مادهٔ تاریک سرد را حذف کنیم. این نظریه از لحاظ وفاداری به تکامل جهان، به ارائه توصیفی قابلتوجه ادامه میدهد».
منبع: ايتنا
کلیدواژه: کهکشان راه شیری ماده تاریک فضا کهکشان های ماهواره ای کهکشان های اقماری کهکشان های کوتوله کهکشان آندرومدا کهکشان راه شیری اندازه گیری ها نظر می رسد اطراف کهکشان میلیارد سال ماده تاریک عدم قطعیت کهکشان ها پیش بینی صفحه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.itna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ايتنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۹۲۶۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تحریف تاریخ، تضعیف شیعه و باقی توطئهها
منش و رفتار دادگرانهاش به گونهای بود که به گفته دکتر باستانیپاریزی تا چند سده پس از او، بانوان آبادیهای منطقه الموت با درود فرستادن بر روان او، کارهایی مانند نخریسی را میآغازیدند. با دکتر مهدی علمیدانشور، استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب که در ادیان و عرفان، گرایش ادیان ایران باستان و البته پژوهشگر تاریخ و کلام اسماعیلیه، آن رگ پنهانی را دردست گرفتیم که برآمدن حسن صباح وادامه جنبش او را برای مدتها بیمه کرد.در ادامه گفتههای این استاد ادیان و عرفان ایرانی را مرور میکنیم.تداوم تحریف با ابزار سینما
اسماعیلیه بیگمان یک انحراف در روند اسلام و تشیع است و نمیتوان به عنوان جریانی مثبت با پذیرش از آن سخن راند اما دستکم تا دورهای هماهنگ با نیازهای فرقه، منفعتطلبی و آز داعیان و خلفایشان در حاشیه شریعت پیش میرفته اما در دوران معاصر از منفعتطلبی خود خارج شده و فراتر رفته به گونهای که با منفعت دیگران همسو شده و حرکت میکند؛ یعنی دیگران از آنها استفاده ابزاری میکنند.بیاغراق ویرانی، جاگزینی و دگرگونیها در تمام بناها، یادگارهای تاریخی و تغییرات شکلی و مرمت یا بازسازی که در شهر مقدس مکه انجام گرفته و میگیرد، توسط مهندسان و معماران مجموعه آقاخان است! یعنی دستهای کننده و راهانداز طرحهای وهابیت و استعمارند. مثلا رمی جمرات و تغییرات اخیرش با دست همین مجموعه آقاخان انجام شده و تقریبا تمام سازهها، آثار و بناهای تاریخی اسلامی را در عربستان و بهویژه مکه از آن هویت و شناسنامه خارج کردهاند! که دیگر هیچ هویت اسلامی روشنی ندارد و همانند یک بنای معاصر یا روزآمد به نظر میآید.به عقیده شخصی من، اسماعیلیه امروز کاملا از شناسنامه و بافت دیروزی خود خارج است و بر اساس نظرات دیگران و بهویژه کشورهایی شکل عوض میکند که آنجاها مستقر شده و جریانش را ادامه میدهد. اسماعیلیه به عنوان یک فرقه که براساس عدالت خواهی و مبارزه با ظلم زمانی با دولتهای بزرگ دست به گریبان میشد، هرگز از آقاخان و مجموعهاش درباره فلسطین چیزی شنیده نشده یا درباره آدمکشیهای اسرائیل هرگز نقد و واکنشی نشنیده و نخواهید شنید. تحریف تاریخ توسط سینما ساده و موثر است در فضایی که دیگر کتابخوانی رونقی ندارد، سینما که فضای جادویی، سحرانگیز و جذاب میآفریند بهراحتی مخاطبان را جذب میکند و در خواب مسئولان و دستاندرکاران ما، تاریخ و شخصیتها را به یغما برده و مصادره میکنند و...؟ مثلا همین سریال حشاشین هنگام پخش شبانه در رمضان در یکی از شبکههای تلویزیونی در مصر، فقط با دوسه ساعت فاصله زیرنویسهایش به زبانهای مختلف از جمله فارسی منقح، رسا و پیراسته در دسترس بود!
ماجرای ۶ امامیها
اسماعیل، پسر ارشد امام صادق(ع) بنابر برخی روایات در جوانی علاقه خود را به اندیشههای غلات نشان داده و با یکی از غالیان به نام ابوالخطاب در ارتباط بود.بامرگ زودهنگام ابوالخطاب درسال۱۳۸هجری، اسماعیل ازسوی همان مریدان مجذوب! به جانشینی برگزیده شد. مرگ زودرس در۱۴۵هجری گریبانگیر اسماعیل گردید. این حلقه، آزها و آرزوهایی داشتند و گمان میبردند پس از فوت امام صادق و جانشینی اسماعیل میتوانند به اهدافشان برسند که البته چنین نشد. امام صادق با فراست، هوشمندی و آرامش خاصی، طرفداران اسماعیل و ابوالخطاب را بهویژه به مراسم دفن اسماعیل فرامیخوانند و بارها در مسیر تشییع، کفن را از چهره جنازه کنار میزنند و هیچ جای شکی در مرگ پسرش برای کسی باقی نمیگذارند. این موضوع در حدود یک سده در پیله بود و انگار پوستاندازی میکرد و خود اسماعیلیه به این دوره، نام «ستر» یا مخفی دادهاند.
پیچ انحرافی
در نیمه سده سوم، فردی به نام حمدان ابن اشعث، مشهور به قرمط در کوفه به تبلیغ قائمیت محمد ابن اسماعیل به عنوان امام غایب پرداخت و خودش را نایب محمد به عنوان مهدی موعود نامید! همین حمدان شخصی به نام عبیدا... مهدی را برای تبلیغ به سوریه راهی کرد. ولی عبیدا... به تبلیغ برای خودش با عنوان مهدی پرداخت. حمدان هم داعیانی را فرستاد که از کار او جلوگیری کنند و عبیدا... ناگزیر از فرار به شمال آفریقا شد.در ادامه عبیدا... در سال ۲۹۷ هجری رسما حکومت فاطمیان را در مغرب بنیان نهاد و تا ۳۳۲ به یورش به اطراف میپردازد. بعد از او پسرش القائم بأمرا... و سپس خلیفه چهارم المعزالدین ا... است که دوران او مصر فتح و قاهره ساخته و پایتخت میشود، مسجد الازهر بنا میشود و عیدغدیر و عاشورا تعطیل رسمی میشود.
بزنگاه تاریخ
در ادامه خلفای فاطمی میرسیم به هشتمین خلیفه یعنی مستنصر بالله (که داستان سریال حشاشین برساختهای از دوران اوست). این خلیفه دو پسر داشت. احمد و نزار که بارها نزار پسر بزرگتر جانشین اعلام شده بود اما بعد از مرگ خلیفه، بدرالجمالی وزیر به دلایلی با فوت خلیفه، احمد را جانشین اعلام میکند و نزار را به شکلی مشکوک به قتل میرساند.
صباح بینقاب
حسن صباح متولد قم است و در همان شهر با اسماعیلیان پیوند میخورد. زمان را به عقب برگردانیم؛ صباح چهرهای فوقالعاده کاریزماتیک دارد. او سراغ ردهبالاهای جامعه نمیرود، بلکه میان مردم و چوپانها و انسانهای بیپروا و جنگاور میرود و یارانش را از میان آنها برمیگزیند که از مرگ نمیترسند. به همین خاطر با وجود نیروی اندک هنگام رویارویی با لشکر صلیبیان با تاکتیکهای نظامی خود شکست سختی به صلیبیها وارد میسازد. صلیبیها که نمیتوانستند به شکست در برابر گروهی کمشمار اقرار کنند از حسن صباح یک چهره آنچنانی و فراواقعی و هراسآور و سپهشکن ترسیم میکنند که اغراقهای حشاشین، مینو، مواد مخدر و... زاییده تخیلات همینهاست که مارکو پولو ۱۴۰سال پس از حسن صباح از دیدههای خودش! از باغ بهشت و حشیش و حسن صباح و... گزارش میدهد. در حالی که اصلا وارد حوزه الموت هم نشده و دژ را ندیده اما در فصلهای ۴۱تا۴۳ به گونهای سخن میپردازد که انگار با حسن صباح در دژ الموت زندگیها کرده! (نمونه معاصر چنین رفتاری همین کتاب خداوند الموت، پل المیر است که اصلا چنین نویسندهای وجود ندارد و... برای فروش کتاب توسط پدیدهای به نام ذبیحا...منصوری با تکیه بر خارجیپسندی ایرانیان جعل شده! اباطیل سریال حشاشین نیز به همین سان، زاییده ذهن صلیبیون و مارکو پولو بوده).حسن صباح اهل مطالعه، تهجد، زهد و دیانت و اواخر گوشهنشین بوده و با مردمان دادگرانه رفتار میکرده تا جایی که چند سده پس از او همچنان که در آغاز اشاره شد در آبادیهای الموت به روانش درود میفرستادند. در سریال حشاشین با برزک نامی طرفیم که بسیار خونریز و قصیتر از صباح است در حالی که در تاریخ از او با نام کیابزرگ امید یادشده. من قصدم تطهیر کردن حسن صباح نیست اما تمام دوران زندگی او را که بررسی کردم حدود ۵۰ ترور با دستورش انجام شده. او با خلفای عباسی و امرای سلاجقه از آن رو اختلاف داشت که ایرانی نبودند. نخستین بار کتابهای دینی را با زبان فارسی نگاشت و بااین اصطلاح «محل به محل و امیر به امیر» به برانداختن سردمداران میپرداخت، زیرا نیروی نظامی پرشماری برای رویارویی مستقیم نداشت. هیچ کجای تاریخ از او دستوری برای قتل مردم (مثلا مردم اصفهان در حشاشین) داده نشده. هرچند کیابزرگ امید با بیپروایی به قتلهایی دست زد.
خدمت اسماعیلیه و خیانت آقاخانها
هوشمندی خواجه نصیر سرانجام به بستن پیمانی میان هولاکوخان و اسماعیلیه انجامید منتها هولاکو پیمانشکنی کرده با قتل عام اسماعیلیه حتی دژ را نیز با خاک یکسان میکند و آن همه کتابها و... برخلاف عهدنامه نابود میشود.دیگر صدای نزاریان خاموش میشود تا ۱۰۹۰هجری سپس دوران کریمخان زند که ابوالحسن علی امام چهل و چهارم نزاری از سوی او حاکم کرمان میشود و نزاریان کمکم قدرتی دست و پا میکنند. فتحعلیشاه قاجار نیز با حسن علیشام امام چهل و ششم نزاریان وصلت میکند و به او لقب «آقاخان» را میدهد و او را به حکومت کرمان میگذارد.اما این وصلت دوامی ندارد و بعد از مدتی با جنگ با هم میپردازند. در این جنگ آقاخانها شکست میخوردند و ناچار همین آقاخانیهای شکستخورده به خراسان بزرگ (افغانستان بعدها که از سوی استعمار انگلیس چنین نامی بر آن سامان دیکته شد) پناه میبرند. آنجاست که با انگلستانیهای دشمن ایران و حکومت مرکزی خراسان متحد شده با خوشخدمتیهاشان از سوی انگلیس به رهبرشان لقب «سِر» داده میشود. جالب است با شکست انگلیس از حکومت افغان، آقاخان به هند زیر چتر انگلیس میرود. سرانجام آقاخان سوم که متولد انگلیس و پرورده فرهنگ غرب است، به تخت مینشیند و مقر رهبری را از هند به انگلیس میآورد. اینها با ثروت هنگفتی که دست و پا کرده بودند به ملکه و انگلیس کمکها میکنند و لقبها و امتیازهایی میگیرند. تا در سال ۱۳۷۶ هجری با درگذشت آقاخان سوم، کریم آقاخان در ۱۹سالگی به امامت چهل و نهم نزاریان در لندن به تخت میرسد.
سفیدپوش دیروز، سیاهروی امروز
نکته مهم این است که در شریعت نزاری وقتی به آقاخانها میرسیم دیگر شریعتی وجود ندارد حتی آن قشر ظاهری هم دیده نمیشود و برای رفتارهای خلاف رفتار عرفی و شریعت چه توجیهها میکنند.سریال حشاشین به لحاظ تاریخی هم برای ما ایرانیها سندیت ندارد و شخصیتهای مهمی مانند خیام، غزالی و… آنقدر در آن منفعل و بیخاصیت به تصویر درآمدند که با آنچه در ذهن و تصور ماست، فرسنگها فاصله دارند. در واقع این مجموعه با وجود اینکه سریالی استاندارد و با کیفیت قابل قبول است، چیزی فراتر از یک مجموعه رمضانی و مناسبتی نیست. چرا که تاریخ مصرفدار و برای استفاده راهبردی در مقطع زمانی ساخته شده و بنا به ادعای سازندگانش تبدیل به سریالی تاریخی مستند و قابل ارجاعی نشده است.حشاشین متاسفانه سریالی تماما تحریف تاریخ اما جذاب! است که در مصر ورشکسته با بودجه چندمیلیوندلاری با مسخ و تحریف چهار شخصیت ایرانی بر ضد ایران و ایرانی ساخته شده که هیچکدام هیچ ربطی به مصر نداشتند! این که چرا حسن صباح در این بازه زمانی به تصویر کشیده شده، دارای ابعاد و اهداف پنهان و مزورانه است.
تصویرسازی غلط به نفع جریان خاص
سریال حشاشین در ظاهر داستانی درباره خلافت عربها در سرزمینهای اسلامی است، اما بیشتر داستان آن در ایران در شهرهای بزرگ آن رخ میدهد. حتی شخصیتهای اصلیاش هم با اینکه در ظاهر عرب هستند و طبیعتا در یک سریال مصری به زبان عربی صحبت میکنند اما زاده داخل مرزهای ایران هستند و یکی از آنها تبدیل به رهبر یکی از گروههای مخالف با خلیفههای عرب میشود. رخدادهای این سریال در یک بستر تاریخی در سده یازدهم اتفاق میافتد. حسن صباح در مخالفت با عباسیان که شعار و پوشش و پرچمشان سیاه است، رنگ سفید را برای پوشش و پرچمش برمیگزیند اما در حشاشین سیاهپوش است بر پرچم سیاه هوادارانش شعار لا ا... الا ا... نقش بسته تا برای مخاطبان امروزی همه چیز یادآور و نشانه داعش و داعشیگری باشد.
سرمایهگذاری عجیب مصر در صنعت سرگرمی
مصر که درخرج یومیهاش مانده و دستش واقعا خالی است درچنین مقطعی با صرف بودجهای هنگفت حشاشین را برساخته زیرا در پی آسیبزدن و کژنمایی اسلام سنتی و اسلام سیاسی و اخوانالمسلمین بوده[که حماس از این نحله است] تا در ماه رمضان و رونق تماشای سریالهای آیینی به مردم بقبولاند که حسن صباح، پدر داعش است! هرچند از مصر نمیتوان انتظار داشت شخصیتهای ما را درست و راست و بدون معناهای ضمنی ضد ایرانی نشان دهد.شما«وعده صادق» و پیامدهایش را بسنجید! اسرائیل دقیقا از همین میترسد از اسلام سیاسی! که جرأت میکند یک قدرت را که به تعریف خودشان بزرگ است، پوشالی بشمارد. در حالی که کشورهای عربی ذلیلانه با اسرائیل همپیمان میشوند و عربستان مخفیانه به راه سازشکاری میتازد!نکته آزارنده تحقیر بزرگان ما از سوی مصر سرسپرده است. سریال حشاشین تحقیر فرهنگ بزرگ و تمدن سترگ ماست. در این بازه مهم تاریخی چرا هوشیاری به خرج نمیدهیم؟ خواجه نصیرالدین طوسی که کشوری را نجات داد را در این سریال ببینید چگونه تصویر شده؟ چرا خود ما از این همه شخصیتهای بزرگ فیلم فاخر نمیسازیم و اجازه میدهیم دشمنان ما این چنین تاریخ و فرهنگ و تمدن و چهرههایمان را با بیپروایی و دروغزنیهایشان تاراج کنند؟